مردم ستانی. [ م َ دُ س ِ ] ( حامص مرکب ) در ابیات ذیل به معنی مردم داری و مردم پروری آمده است : عدوی تو خواهد که همچون تو باشدبه آزاده طبعی و مردم ستانی.فرخی.چه باشدگر کنی مردم ستانی مرا از چنگ بدبختی رهانی.فخرالدین اسعد.