مردم افکن. [ م َ دُ اَ ک َ ] ( نف مرکب ) مردم کش. آدمکش. قهار. زورمند.حذر ازپیروی نفس که در راه خدامردم افکن تر از این غول بیابانی نیست.سعدی.به مردمی که دل دردمند حافظ رامزن به ناوک دلدوز مردم افکن چشم.حافظ.