مرددین

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مردد در حالت نصب و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) .

پیشنهاد کاربران

مرد دین ؛ دیندار :
هر آنکس که بر دادگر شهریار
گشاید زبان مرد دینش مدار.
فردوسی.

بپرس