مردا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَّرَدّاً: بازده - نتیجه (درعبارت "وَﭐلْبَاقِیَاتُ ﭐلصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَاباً وَخَیْرٌ مَّرَدّاً" : و اعمال شایسته پایدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ بازدهی نیکوتر است)
ریشه کلمه:
ردد (۵۹ بار)

«مَرَدّ» از مادّه «ردّ» (بر وزن نمد ـ با تشدید دال) یا مصدر است به معنای «رد و بازگشت» و یا اسم مکان است به معنای «محل بازگشت»، که در اینجا منظور بهشت است، ولی احتمال اول، با معنای آیه مناسب تر است.
در جمله «لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللّهِ» مصدر میمی است، و در سوره «روم» مصدر به معنای اسم فاعل به کار رفته، بنابراین، معنا چنین می شود که هیچ کس نمی تواند آن روز را از خداوند بازگرداند، یعنی جلو دادرسی و کیفر و پاداش خدا را با تعطیل کردن آن روز بگیرد، خلاصه این که، نه خداوند از وعده خود تخلف می کند تا آن روز را باز گرداند، و نه غیر او قدرت چنین کاری را دارد، پس وقوع آن روز حتمی است.

پیشنهاد کاربران

واژه مراد
معادل ابجد 245
تعداد حروف 4
تلفظ morād
نقش دستوری اسم خاص اشخاص
ترکیب ( اسم ) [عربی]
مختصات ( مُ ) [ ع . ] ( اِمف . )
آواشناسی morAd
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد

بپرس