مرحمت کردن


مترادف مرحمت کردن: لطف کردن، مورد تفقد قرار دادن، التفات کردن، عطا کردن، بخشیدن، اعطا کردن، مهربانی کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - لطف کردن التفات کردن . ۲ - عطا کردن دادن : ( بزرگتر بکوچکتر ) : وجهی به ... مرحمت کردند .

مترادف ها

favor (فعل)
طرفداری کردن، نیکی کردن به، مرحمت کردن

favour (فعل)
نیکی کردن به، مرحمت کردن

have mercy (فعل)
مرحمت کردن

have pity (فعل)
مرحمت کردن

فارسی به عربی

احسان

پیشنهاد کاربران

confer a title/degree/honour etc on/upon=to officially give someone a title etc, especially as a reward for something they have achieved = bestow
ارزانی داشتن ، ارزانی دادن

بپرس