مرجوع
/marju~/
مترادف مرجوع: بازگردانیده، بازگشت شده، مرجوعه
برابر پارسی: بازگشت
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- مرجوع الیه ؛ محل مراجعه : مرجوع الیه در مهمات دولت و موثوق به در رای و تدبیر و تقدیم و تأخیر. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 386 ).
|| ( اِ ) جواب خط. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پاسخ نامه. رجعة. رجع. رجعان. رجعی. رجوعة. مرجوعة. ( از متن اللغة ).گویند: ماکان من مرجوع فلان علیک ؛ أی من مردوده و جوابه. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- بازگردانیده بازگشت کرده . ۲- رجوع شده .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید