مرجع ضمیر

دانشنامه آزاد فارسی

مرجعِ ضمیر
در اصطلاح دستور زبان، اسم یا جانشین اسمی که در جمله قبل از ضمیر می آید و ضمیر به جای آن می نشیند تا مانع تکرار مرجع خود شود.
مثلاً، در عبارتِ «مردان بزرگ به کوه می مانند؛ هرچه از آن ها دورتر شویم عظمتشان را بهتر درمی یابیم»، «مردان بزرگ»، مرجعِ ضمیرهایِ «آن ها» و «شان» است.

مترادف ها

antecedent (اسم)
تبار، دودمان، سابقه، مرجع ضمیر

پیشنهاد کاربران

مرجع ضمیر گفت من تیغ از پی حق میزنم / بنده ی حقم نه مامور تنم

گشتاسب پدراسفندیاراست وپدربزرگ بهمن وعامل اشوب ونابسامانی. درنبردرستم واسفندیاررستم تیری رهامیکندکه برچشماناسفندیارمی نشیندودقایقی بعد، جان اورامیگیرد. دران لحظات جانکاه پس ازاصابت تیر، رستم گریان ونالان به بالین اومی رود. اسفندیاررستم رادلداری می دهدوبهمن رابه اومی سپاردتادرتربیت اوبکوشد. گشتاسپ طمعکار، پسررابه کشتن می دهدونفرینی نابخشودنی برای رستم می پرورد.
...
[مشاهده متن کامل]

کدام شخص درعبارت زیرمرجع هیچ ضمیری نیست؟

بپرس