مرجز. [ م ُ رَج ْ ج َ ] ( ع ص ) کسی که برایش شعری در بحر رجز خوانده شده. ( فرهنگ فارسی معین ). رَجَّزَه ُ؛ انشده ارجوزة. ( متن اللغة ). نعت مفعولی است از ترجیز. رجوع به ترجیز شود. || قسمی از سه گونه نثر است که عبارتند از مرجز و مسجع و عاری یا مرسل. نثر مرجز آن است که کلمات دو جمله یا دو عبارت به ترتیب با یکدیگر هم وزن و هم آهنگ باشند، اما در سجع یکسان نباشند، مثلاً این نمونه : خیال ناظم بی تصور قامت دلربائی ناموزون است ، و قیاس ناثر بی تمسک کاکل مومیائی نامربوط. رجوع به فرهنگ نظام و آنندراج و غیاث اللغات شود. مرجز. [ م ُ رَج ْ ج ِ ] ( ع ص ) ارجوزه خواننده. ( ناظم الاطباء ). نعت فاعلی است از ترجیز. رجوع به ترجیز شود.
فرهنگ معین
(مُ رَ جَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) ۱ - کسی که برایش شعری در بحر رجز خوانده شده . ۲ - سبک یکی از اقسام نثر و آن چنان است که کلمات دو عبارت هم وزن باشند نه هم سجع ، مق . نثر مسجع و نثر مرسل (عادی ).