مرتجف

لغت نامه دهخدا

مرتجف. [ م ُ ت َ ج ِ ] ( ع ص )لرزان. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). متزعزج. که بشدت بلرزد. نعت فاعلی است از ارتجاف. رجوع به ارتجاف شود.

پیشنهاد کاربران

فتناله منه بید مرتجفة و نشره
منفلوطی، صفوة المولفات الکاملة العبرات الفضیلة، ص٩٤