مرتبط

/mortabet/

مترادف مرتبط: پیوسته، چسبیده، متصل، مربوط، وابسته

برابر پارسی: پیوسته، درپیوند

معنی انگلیسی:
interrelated, connected

لغت نامه دهخدا

مرتبط. [ م ُ ت َ ب َ ] ( ع ص ) بسته و بند کرده شده. ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ) . نعت مفعولی است از ارتباط. رجوع به ارتباطشود. || مربوط به. رجوع به مرتبِط شود.

مرتبط. [ م ُ ت َ ب ِ ] ( ع ص ) آن که اسب آراسته و آماده برای جنگ نگاه میدارد. ( ناظم الاطباء ). آن که می گیرد و نگهداری می کند اسب را برای رباط . ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). شخصی که معین کند اسب را برای رباط. ( آنندراج ). || بسته و بهم بسته. پیوسته و بند کرده شده. ربط داده شده. ( ناظم الاطباء ). چیزی که به دیگری ارتباط دارد. پیوسته. ( فرهنگ فارسی معین ). دو چیز که با هم راه و رابطه ای و دو تن که به هم بستگی و ارتباطی داشته باشند. نیز رجوع به مرتبطه شود.

فرهنگ فارسی

پیوسته، چیزی که باچیزدیگرپیوستگی وارتباط داشته باشد
( اسم ) چیزی که به دیگری ربط دارد پیوسته جمع : مرتبطین .
آنکه اسب آرسته و آماده برای جنگ

فرهنگ معین

(مُ تَ بِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ربط داده شده ، پیوسته .

فرهنگ عمید

چیزی که با چیز دیگر پیوستگی و ارتباط داشته باشد، پیوسته.

مترادف ها

connected (صفت)
پیوسته، مربوط، بسته، منتسب، مسلسل، متصل، مرتبط

linked (صفت)
مربوط، مسلسل، مرتبط، پیوندی، پیوند یافته

پیشنهاد کاربران

نگره های فارسی نوین و گیرای برابر دو واژه عربی مرتبط و ارتباط:
∆ رسش ⟡ رسش میان دو بخش مهم است
∆ رسایی ⟡ رسایی میان دو شعبه برقرار شد
∆ بستار ⟡ بستار میان دو شرکت قطع شد
∆ همکرد ⟡ همکرد دو گروه در پروژه عالی بود.
...
[مشاهده متن کامل]

∆ رسش ( رساندن کشش ) ⟡ رسش پیام تو به من، قلبم را گرم کرد
∆ همرس/همرسی ⟡ همرس بودن در کار گروهی مهم است
∆ رسامان ⟡ رسامان قوی بین شعب برقرار است
∆ رساد ⟡ رساد تجاری با شرکای خارجی داریم
∆ رسایند ⟡ رسایند مؤثر با مشتریان داریم
∆ همکنش ⟡ همکنش بین المللی برقرار شد
∆ پیوست ⟡ این نامه پیوست دارد.
∆ پیوند ⟡ این دو شهر پیوند تاریخی دارند.
∆ رساوش ⟡ رساوش علمی گسترش یافت
∆ همگرد ⟡ همگرد بین المللی داریم
∆ گره ⟡ این دو موضوع گره خورده اند.
∆ همگرایی ⟡ همگرایی نگره ها بایسته است.
∆ پیامرد ⟡ پیامرد میان دو نهاد پایدار ماند
∆ همپی ( هم پیوند ) ⟡ این دو همپی هستند.
∆ همپا ( هم پا ) مخفف “هم پا” ⟡ این دو همپا هستند.
∆ رساگر ⟡ رساگر پیام صلح به جهانیان باشیم.
∆ همرس ⟡ همرس بودن در کار گروهی مهم است
∆ رسانگر ⟡ رسانگر خوبی ها به دیگران باشیم
∆ همرسانی ⟡ همرسانی در کار گروهی عالی بود
∆ وابند ⟡ وابند قوی در گروه فراپرسی داریم.
∆ رایند ( رای پیوند ) ⟡ رایند خوبی بین مردم برقرار شد
∆ همراست ⟡ همراست بودن حرف هامون نشان صداقته
∆ همخوان ⟡ همخوان بودن دیدگاه هامون کار رو راحت کرد
∆ هماوا ( هم آوا ) ⟡ هماوایی بین تیم های پژوهشی شکل گرفت
∆ همایش ⟡ همایش و تعامل خوبی با مخاطبان داشتیم
∆ راسپار ⟡ راسپار مستمر با مشتریان داشته باشید
∆ همبری ⟡ همبری منظم با شرکای تجاری ضروری است
∆ همگفت ⟡ همگفت سازنده با همتاز داشته باشید
∆ همکنش ⟡ همکنش سودبخشی بین هفت یار تیم برقرار است
∆ همتاب ⟡ همتاب مؤثری بین دو گروه پژوهشی هستند
∆ رسانور ⟡ رسانور خوبی در فضای مجازی هستیم
∆ پیوستش ⟡ پیوستش با مشتریان را بهبود دادیم
∆ رساوند ⟡ رساوند مستقیم با مدیران داریم
∆ پیوندار ⟡ پیوندار علمی را تقویت کردیم
∆ همیاب ⟡ همیاب تجاری را تقویت کردیم
∆ رساوری ⟡ رساوری میان دو گروه مهم است
∆ همایند ⟡ همایند خوبی بین دو تیم برقرار است
∆ پیوستمان ⟡ پیوستمان میان دو گروه هم اندیشی پایدار ماند
∆ رسانار ⟡ رسانار میان دو دانشکده نیرومند شد

سلیم
مرتبط: پیوند دار
سلیم
مرتبط: پیوست
پیشنهاد واژه "هَموَند" به جای "منسوب، مرتبط، مربوط":
این واژه از پیشوند "هم" برابر "یِک، هَم" و نشان دهنده "یکسان بودن، همسان بودن" است و "وَند" برابر "ریشه، رگه" ساخته شده است پس برابر "یک ریشه، یک رگه، هم ریشه، هم رگه" است که برابر "منسوب، مرتبط، مربوط، هم خانواده" است.
بِدرود!
پیوند دار
مرتبط: همتای پارسی این واژه ی عربی، این واژه ی سغدی است:
آبَستو Abastu.
اتصال
ویژه ی
هماوند
این �آمیخته واژه� را بجای واژه ی �مرتبط� یا عبارت �در ارتباط با� ساخته ام!
برگرفته از پی نوشتِ یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2012/07/blog - post_22. html
مرتبط= بستگی داشتن
مانند: مرتبط با موضوع باشد = به ان نکته بستگی داشته باشد
هم رس/ همرس/ هم رسنده/ همرسنده/
در پهلوی " پتوستpatvast " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
پتوستان = مرتبطین
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس