مرتبا
/morattaban/
برابر پارسی: پی در پی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیاپی
فرهنگ معین
مترادف ها
مرتبا
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
با ترتیب و نظم
پی در پی
پشت سرهم
پی در پی
پشت سرهم
راه به راه
لهجه و گویش تهرانی
پشت سرهم، راه و بیراه، زود به زود، پیاپی ، مرتب، بکرات
لهجه و گویش تهرانی
پشت سرهم، راه و بیراه، زود به زود، پیاپی ، مرتب، بکرات
پشت سر هم
پی در پی
پی در پی
تکرار شدن