مربوط به


معنی انگلیسی:
er _, in re, respective, upon, nevermind

مترادف ها

as to (حرف اضافه)
راجع به، مربوط به، دربارهء

anent (حرف اضافه)
در اطراف، در مشارکت با، مربوط به

for (حرف اضافه)
در برابر، در مقابل، مربوط به، بجای، برای اینکه، بواسطه، در مدت، برای، بخاطر، به منظور، بجهت، از طرف، به بهای، برله، بقدر، بطرفداری از

as for (حرف اضافه)
مربوط به، با توجه به، دربارهء

فارسی به عربی

ل

پیشنهاد کاربران

درباره، وابسته به، در پیوند با
Concerned with
related to
مرتبط با
در پیوند با
بخاطر ، بدلیل ، اشاره به اتفاق افتاده در گذشته دارد که متصل به آینده شده است
Relevant to

بپرس