mind (فعل)ذکر کردن، مواظبت کردن، ملتفت بودن، بخاطر آوردن، تذکر دادن، اعتناء کردن به، مراقب بودن، یاداوری کردن، تصمیم داشتنlook after (فعل)مراقب بودن، مواظب بودن، توجه داشتن بهwatch out (فعل)مراقب بودن
🇮🇷کار واژه ی برنهاده: پاییدن 🇮🇷تو کوک کسی رفتن = مراقب کسی بودن ( گویش تهرانی )هوای کسی را داشتن. . . . . Take care ofپاییدن و پاسداری+ عکس و لینک