مراغه ای زین العابدین

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] «زین العابدین مراغه ای»، نویسنده و روشنفکر، در 1255ق در مراغه متولد شد.
او فرزند مشهدی علی، بازرگان زاده ثروتمندی از مردم آذربایجان و از کسانی بود که خیلی زود به اردوی آزادی خواهان و طرفداران اصلاحات پیوست. پدران او از اکراد ساوجبلاغ (مهاباد کنونی) و از خان های آن سامان بودند و طریقه تسنن و مذهب شافعی داشتند، اما بعدها به کیش تشیع گرویدند و در مراغه مشغول کسب و کار و تجارت شدند.
زین العابدین در هشت سالگی به دبستان رفت و هشت سال راه مکتب پیمود و مختصر سوادی اندوخت. در شانزده سالگی به حجره پدر درآمد و در بیست سالگی به اردبیل رفت و از آن هنگام در اردبیل و مراغه به قول خود «بنای اعیانی گذاشت و اسب و نوکر و تفنگدار فراهم آورد و از ادای مالیات هم گردن پیچید و زدن راهدار و فحاشی به میزان آقاسی و کدخدا و فراش را یکی از افتخارات خود قرار داد».
پس از مدتی پریشانی از هر جهت روی آورد و زندگانی در ایران برای او سخت دشوار شد و ناچار با برادر دیگر خود ترک یار و دیار گفته با اندک مایه ای که داشت، مانند بسیاری از تجار ورشکسته آن زمان عازم قفقاز شد و در شهر تفلیس، پایتخت گرجستان، که در آن اوان کسی از ایرانیان در آن جا نبود، رحل اقامت افکند و در مدت سه چهار سال، چند هزار منات از بقالی فراهم آورد.
کمکم عده ای از ایرانیان کارگر به تفلیس روی آوردند و میرزا اسدالله ناظم الدوله، ژنرال کنسول ایران در تفلیس، او را به ویس کنسولی (نایب قنسولی) شهر کتائیس معین کرد. او خود در این باره می گوید: «... آن وقت ما هم کنسول و هم رئیس قوم و ملت و هم تاجر شدیم و رعایت هم وطنان را که تماماً مفلس و فقیر بودند، از جمله فرایض شمرده بنا گذاشتیم هم تذکره و هم مایحتاج ایشان را، از خوراک و پوشاک، دادن. در مدت قلیلی دفتر پرشد: علی خوئی صدمنات، حسینقلی تبریزی هفتاد منات، فلان سلمانی پنجاه مناب و... هرچه اندوخته چند ساله بود از دستمان بردند. یکی گریخت، دیگری را گرفتند، آن یکی قمار باخت و آن دیگری بیمار شد».
خلاصه باز دست خالی مانده ناچار به کریمه رفت و در آنجا بارگشود. دو برادر گاهی به استانبول رفته خرید جزئی می کردند و در کریمه به بهای بیشتری می فروختند، تا در اندک زمانی باز سرمایه کافی به دست آوردند. در سال 1294ق، جنگ روس و عثمانی درگرفت و برادران به یالتا، شهر ییلاقی امپراتور، رفتند و در آن جا کارشان رونق گرفت و سر و کارشان با امیران، درباریان و اهل دیوان افتاد و زین العابدین به وسیله شاهزاده خانم، زوجه پرنس ورانسوف معروف، به امپراتریس معرفی شد و حرمت و اعتبار برادران به جایی رسید که نامشان را «تاجر درستکار ایرانی» گذاشتند و بالاخره از او خواستند که تبعیت دولت روس را بپذیرد تا امتیازاتی به او بدهند و چون در این باره اصرار ورزیدند و او چند مرتبه در استانبول از کنسولگری اذیت و حقارت دیده بود، قبول تبعیت کرد و پس از ادای سوگند، از تابعان دولت روس شناخته شد.

دانشنامه آزاد فارسی

مَراغه ای، زین العابدین (مراغه ۱۲۵۵ـ استانبول ۱۳۲۸ق)
نویسنده و منتقد ایرانی. از ۱۶سالگی نزد پدر، که بازرگان بود، به کار تجارت پرداخت. در ۲۰سالگی به قصد تجارت به اردبیل رفت؛ اما پس از ورشکستگی، راهی قفقاز شد و در کوتائیسی از شهرهای گرجستان به کار و کسب پرداخت. پس از افت و خیزهای تجاری، در یالتا سکنی گزید. در آن جا کارش رونق گرفت و اعتبار فراوان یافت، چندان که با تشویق امرا و مقامات روسی، به تابعیت دولت این کشور درآمد. رنجش از کارگزاران ایرانی را نمی توان در این تصمیم گیری او نادیده گرفت. او، که از کار در سرزمینی بیگانه رنج می برد، پس از ۳۰ سال اقامت در روسیه، با خانواده اش مقیم استانبول شد؛ اما چون تابعیت روسیه همچنان آزارش می داد، سرانجام به یاری و راهنمایی سفیر ایران از دولت روسیه درخواست ترک تابعیت کرد، که پس از مدتی در ذیقعدۀ ۱۳۲۱ق، درخواستش پذیرفته شد. او که در فضای فرهنگی قفقاز و عثمانی و شهرهایی چون تفلیس و استانبول، دو کانون ادب و اندیشه های شرقی و نیز مرکز تجمع آزادی خواهان و روشنفکران آن دوره، پرورش یافته بود، مقالاتی در انتقاد از اوضاع حاکم بر ایران در روزنامه های حبل المتین (کلکته) و اختر (استانبول) نوشت؛ گرچه او خود گوید «صرف و نحو نخوانده و منطق و معانی و بیان ندیده و به تحصیل ادبیات نکوشیده»؛ اما او با بهره گیری از ذهن هوشمند خود و نیز معاشرانی آزاداندیش که در تفلیس و استانبول گرد خود داشت، توانست به خلق اثری چون سیاحتنامۀ ابراهیم بیگ بپردازد که آن را نخستین رمان وارۀ جدید فارسی به شمار می آورند. جسارت او و نثر ساده و تهییج کننده اش در برانگیختن ایرانیان برای پیوستن به نهضت مشروطه خواهان مؤثر بوده است. او در آرای خود از کسانی چون میرزا فتح علی آخوندزاده، میرزا آقاخان کرمانی، میرزا ملکم خان و عبدالرحیم طالبوف متأثر بوده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس