مراضع
لغت نامه دهخدا
مراضع. [ م َ ض ِ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مُرضِع. ( متن اللغة ). رجوع به مرضع شود. || ج ِ مُرضِعَة. ( متن اللغة ). رجوع به مرضعة شود. || ج ِ مَرضَع. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید