مراضات

لغت نامه دهخدا

مراضات. [ م َ ]( ع اِ ) ج ِ مَراض. ( منتهی الارب ). رجوع به مراض شود.

مراضاة. [ م ُ ] ( ع مص ) از یکدیگر خشنود شدن. ( منتهی الارب ) ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || نبرد کردن با یکدیگر به خشنودی. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ). گویند: راضانی فرضوته ارضوه ارضوه ؛ یعنی نبرد کردیم او را به خشنودی پس غالب آمدم او را در آن. ( منتهی الارب )؛ ای غلبته فی الرضاء او کنت اشد رضاء منه. ( متن اللغة ).

پیشنهاد کاربران

Morazat پذیرش بدون قرارداد
به صورت عامیانه؛ جایی که طرفین بر انتفاعات با هم مجادله و مباحثه می نمایند اگر در پایان کلمه حاصله نیز منضم به آن باشد دارای تفسیر دیگری می شود، یعنی اینکه مورد توافق و پذیرش طرفین ( متعاملین، متبایعین ) قرار گرفت.
پذیرش بی سخن
پذیرش عملی
پذیرش بدون قرارداد
بکار رفته در ماده ۵۰۱ قانون مدنی:
= ( پذیرش بی سخن ) اجاره دهنده نسبت به ادامه دادن اجاره ملک بعد از پایان قرارداد به مستاجر
توافقات صورت گرفته.
پذیرش بی سخن
پذیرش عملی

بپرس