مرادبخش


مترادف مرادبخش: مرادده ، کام بخش، کام ده

متضاد مرادبخش: مرادطلب، کام طلب

لغت نامه دهخدا

مرادبخش. [ م ُ ب َ ] ( نف مرکب ) به آرزورسان. که مراد وحاجت و تقاضای دیگران را برآورده سازد :
مرادبخشا در تو گریزم از اخلاص
کزین خراس خسیسان دهی خلاص مرا.
خاقانی.
هزار جهد بکردم که یار من باشی
مرادبخش دل بی قرار من باشی.
حافظ.

مرادبخش. [ م ُ ب َ ] ( اِخ ) از سلاطین مغول ( بابری ) هند است و در 1068 هَ. ق. به حکمرانی گجرات هندوستان رسید. رجوع به سلسله های اسلامی ص 305 شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه مراد و آرزوی شخص را بر آورد : هزار جهد بکردم که یار من باشی مراد بخش دل بی قرار من باشی . ( حافظ )
از سلاطین مغول هندی

فرهنگ عمید

ویژگی کسی یا چیزی که مراد و آرزوی کسی را برآورده سازد: هزار جهد بکردم که یار من باشی / مرادبخش دل بی قرار من باشی (حافظ: ۹۱۲ ).

پیشنهاد کاربران

بپرس