مراجمه

لغت نامه دهخدا

( مراجمة ) مراجمة. [ م ُ ج َ م َ ] ( ع مص ) نبرد کردن با کسی در سخن و در شتاب روی ، یا عام است. ( از منتهی الارب ). مناضلة. ( متن اللغة ). || سخت مبالغه کردن در مفاخرت در حرب جای. ( از منتهی الارب ): راجم فی الحرب والکلام ؛ بالغ باشد مساجلة فی کل منهما. ( متن اللغة ). در کلام و دویدن و جنگ با مساحله و تفاخر بر دیگری غلبه کردن. ( از اقرب الموارد ). || سنگ به طرف یکدیگر پرتاب کردن. ( از اقرب الموارد ). رجوع به رجم شود.

فرهنگ فارسی

نبرد کردن با کسی در سخن

پیشنهاد کاربران

( مراجمة ) مراجمة. [ م ُ ج َ م َ ] ( ع مص ) نبرد کردن با کسی در سخن و در شتاب روی ، یا عام است. ( از منتهی الارب ) . مناضلة. ( متن اللغة ) . || سخت مبالغه کردن در مفاخرت در حرب جای. ( از منتهی الارب ) : راجم فی الحرب والکلام ؛ بالغ باشد مساجلة فی کل منهما. ( متن اللغة ) . در کلام و دویدن و جنگ با مساحله و تفاخر بر دیگری غلبه کردن. ( از اقرب الموارد ) . || سنگ به طرف یکدیگر پرتاب کردن. ( از اقرب الموارد ) . رجوع به رجم شود.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع. لغت نامه دهخدا