مرات المعانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] مرآت المعانی. «مرآت المعانی» به انضمام گزیده «سیر العارفین»، به زبان فارسی، از حامد جمالی دهلوی است. اولی، منظوم و از نوع تعریف نامه هایی است که پاره ای از صوفیان، در باب تعریف الفاظ و اصطلاحات شعر صوفیانه پارسی، نظیر زلف و روی، چشم و ابرو، خط و خال، می و میخانه و خرابات و... نوشته اند و دومی، منثور و اولیاءنامه ای است همانند«تذکرة الاولیاء»، در شرح حال برخی از مشایخ صوفیه.
«مرآت المعانی»، به صورت مثنوی و شامل 890 بیت است.
«سیر العارفین»، در شرح حال 13 تن از مشایخ صوفیه نگاشته شده است و مؤلف، خود را در آن، گاه، «احقر الانام» و گاه، «درویش جمالی» می خواند.
در مثنوی «مرآت المعانی»، عمدتاً الفاظی که جنبه رمزی دارد و در زبان شعر صوفیانه به کار می رود، تعریف شده است. جمالی، قبل از تعریف الفاظ مزبور، مطابق معمول، مقدماتی را طی چهار فصل تمهید می کند؛ ابتدا، در توحید باری تعالی و سپس در نعت پیامبر اکرم(ص) و در مدح شیخ سماءالدین که پیر و مرشد مصنف بوده است، پس از آن به بیان سبب تألیف این اثر می پردازد و می گوید: دل او آیینه ای است که اسرار لوح ازل در آن تابیده و منظور وی گشته است؛ به عبارت دیگر، صورت معشوق الهی که نماینده حسن و جمال است، در این آیینه منعکس شده است؛ در نتیجه، مردم که خاطر جمالی را حسن انگیز دیده اند، از او در باره معانی اجزای این صورت که عبارت از زلف و خد و خال و روی و موی و گیسو و چشم و ابرو و قد و میان و دهن و خط و ساعد است، از وی سؤال کرده اند.
این یک دسته از الفاظی است که جمالی در باره معانی رمزی آنها توضیح داده است.

[ویکی فقه] مرآت المعانی (کتاب). «مرآت المعانی» به انضمام گزیده «سیر العارفین»، به زبان فارسی، از حامد جمالی دهلوی است.
اولی، منظوم و از نوع تعریف نامه هایی است که پاره ای از صوفیان، در باب تعریف الفاظ و اصطلاحات شعر صوفیانه پارسی، نظیر زلف و روی، چشم و ابرو، خط و خال، می و میخانه و خرابات و... نوشته اند و دومی، منثور و اولیاءنامه ای است همانند « تذکرة الاولیاء »، در شرح حال برخی از مشایخ صوفیه .
ساختار کتاب
«مرآت المعانی»، به صورت مثنوی و شامل ۸۹۰ بیت است. « سیر العارفین »، در شرح حال ۱۳ تن از مشایخ صوفیه نگاشته شده است و مؤلف، خود را در آن، گاه، «احقر الانام» و گاه، «درویش جمالی» می خواند.
گزارش محتوا
در مثنوی «مرآت المعانی»، عمدتا الفاظی که جنبه رمزی دارد و در زبان شعر صوفیانه به کار می رود، تعریف شده است. جمالی، قبل از تعریف الفاظ مزبور، مطابق معمول، مقدماتی را طی چهار فصل تمهید می کند؛ ابتدا، در توحید باری تعالی و سپس در نعت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم و در مدح شیخ سماء الدین که پیر و مرشد مصنف بوده است، پس از آن به بیان سبب تالیف این اثر می پردازد و می گوید: دل او آیینه ای است که اسرار لوح ازل در آن تابیده و منظور وی گشته است؛ به عبارت دیگر، صورت معشوق الهی که نماینده حسن و جمال است، در این آیینه منعکس شده است؛ در نتیجه، مردم که خاطر جمالی را حسن انگیز دیده اند، از او در باره معانی اجزای این صورت که عبارت از زلف و خد و خال و روی و موی و گیسو و چشم و ابرو و قد و میان و دهن و خط و ساعد است، از وی سؤال کرده اند.
← معانی رمزی برخی الفاظ
...

پیشنهاد کاربران

بپرس