[ویکی نور] مذکر احباب (ادب و فرهنگ فارسی در قرن دهم هجری). مذکر احباب، کتابی است به زبان فارسی که به شرح حال 292 تن از شاعران، سلاطین، صوفیان و عالمان و خویشاوندان مؤلف که در ماوراءالنهر می زیسته اند می پردازد.
آقای احمد گلچین معانی سال اتمام این تذکره 974 ق را دانسته است. به گفته مصحح سال 974ق. به لحاظ سال اتمام نخستین تحریر تذکره قابل قبول است؛ اما این سال را نباید به عنوان سال اتمام صورت نهایی کتاب تلقی کرد، چرا که مولف از 974 تا 1005ق. پیوسته به تذکره اش نظر می انداخته و مطالبی را می پیراسته و نکاتی را به تذکره اش می افزوده است. مصصح سپس دلایل خود را بر این که سال 974ق. سال اتمام صورت نهایی کتاب نیست، ارائه می کند.
انگیزه مولف از نگارش این اثر، اجابت خواسته برخی از دوستان و برادران بوده که از وی خواسته اند، اسامی برخی از فضلا را در تذکره ای گردآورد تا یادشان ماندگار شود.
کتاب مشتمل بر یادداشت و نیز مقدمه ای مبسوط به قلم مصصح آقای نجیب مایل هروی ، دیباچه ای به قلم مولف، یک مقاله و چهار باب و یک خاتمه است.
مقاله خود مشتمل بر دو رکن و هر یک از دو رکن مشتمل بر دو فصل می باشد.
آقای احمد گلچین معانی سال اتمام این تذکره 974 ق را دانسته است. به گفته مصحح سال 974ق. به لحاظ سال اتمام نخستین تحریر تذکره قابل قبول است؛ اما این سال را نباید به عنوان سال اتمام صورت نهایی کتاب تلقی کرد، چرا که مولف از 974 تا 1005ق. پیوسته به تذکره اش نظر می انداخته و مطالبی را می پیراسته و نکاتی را به تذکره اش می افزوده است. مصصح سپس دلایل خود را بر این که سال 974ق. سال اتمام صورت نهایی کتاب نیست، ارائه می کند.
انگیزه مولف از نگارش این اثر، اجابت خواسته برخی از دوستان و برادران بوده که از وی خواسته اند، اسامی برخی از فضلا را در تذکره ای گردآورد تا یادشان ماندگار شود.
کتاب مشتمل بر یادداشت و نیز مقدمه ای مبسوط به قلم مصصح آقای نجیب مایل هروی ، دیباچه ای به قلم مولف، یک مقاله و چهار باب و یک خاتمه است.
مقاله خود مشتمل بر دو رکن و هر یک از دو رکن مشتمل بر دو فصل می باشد.
[ویکی فقه] مذکر احباب (کتاب). مذکر احباب، کتابی است به زبان فارسی نوشته سید حسن خواجه نقیب الاشراف بخاری که به شرح حال ۲۹۲ تن از شاعران ، سلاطین ، صوفیان و عالمان و خویشاوندان مؤلف که در ماوراءالنهر می زیسته اند می پردازد.
آقای احمد گلچین معانی سال اتمام این تذکره ۹۷۴ ق را دانسته است. به گفته مصحح سال ۹۷۴ ق. به لحاظ سال اتمام نخستین تحریر تذکره قابل قبول است؛ اما این سال را نباید به عنوان سال اتمام صورت نهایی کتاب تلقی کرد، چرا که مولف از ۹۷۴ تا ۱۰۰۵ ق. پیوسته به تذکره اش نظر می انداخته و مطالبی را می پیراسته و نکاتی را به تذکره اش می افزوده است. مصصح سپس دلایل خود را بر این که سال ۹۷۴ ق. سال اتمام صورت نهایی کتاب نیست، ارائه می کند. انگیزه مولف از نگارش این اثر، اجابت خواسته برخی از دوستان و برادران بوده که از وی خواسته اند، اسامی برخی از فضلا را در تذکره ای گردآورد تا یادشان ماندگار شود. کتاب مشتمل بر یادداشت و نیز مقدمه ای مبسوط به قلم مصصح آقای نجیب مایل هروی، دیباچه ای به قلم مولف، یک مقاله و چهار باب و یک خاتمه است. مقاله خود مشتمل بر دو رکن و هر یک از دو رکن مشتمل بر دو فصل می باشد. باب اول تا چهار م کتاب نیز هر یک مشتمل بر چهار فصل است.
گزارش محتوا
این کتاب یکی از مهم ترین منابع ادبی، تاریخی مربوط به ماوراءالنهر در قرن دهم هجری است. اطلاعات تاریخی- فرهنگی جالبی درباره دربار ازبکان ، شیبانیان و خانان خیوه و خوارزم در آن مندرج است. در دیباچه کتاب، مولف به تعریف شعر و بیان شرافت آن و نیز انگیزه خود از نگارش این کتاب پرداخته و ترتیب مطالب کتاب را بیان می دارد. رکن اول از مقاله کتاب به بیان احوال سلاطین چنگیزخانی (شیبانی) ضمن دو فصل اختصاص یافته است: در فصل اول از سلاطین چنگیزخانی که وفات کرده اند، یاد می شود. نظیر: ابوالفتح محمد شیبانی ، عبیدالله شیبانی ، رستم بهادرخان و... و در فصل دوم از سلاطینی که در زمان مولف در قید حیات بوده اند، یاد می شود. نظیر: ابوالفتح سلطان سعیدخان ، دوست محمد سلطان و...در فصل اول از رکن دوم که به شرح حال سلاطین جغتایی اختصاص یافته، سلاطینی که رحلت کرده اند، معرفی می شوند. نظیر: ظهیرالدین محمد بابرپادشاه، محمد همایون پادشاه، ابراهیم میرزا و... و در فصل دوم دو تن از سلاطینی که در زمان مولف در قید حیات بوده اند، معرفی می گردند که عبارتند از: سلیمان شاه میرزا، میرزا ابوالقاسم. باب اول از چهار باب کتاب به معرفی گروهی که مولف ایشان را درک نکرده و از دنیا رفته اند، باب دوم به معرفی گروهی که وی ایشان را درک کرده و از دنیا رفته اند، باب سوم به معرفی کسانی که مولف آنان را درک نموده و تا زمان وی نیز در قید حیات بوده اند و باب چهارم به شرح حال کسانی که مولف ایشان را درک ننموده و لکن در زمان مولف هنوز در قید حیات بوده اند، اختصاص یافته است. مولف ذیل نام هر یک از افراد، به معرفی اجمالی پرداخته و نمونه ای از نظم ایشان را ذکر می کند. در خاتمه نیز مولف از نیاکان و پدران و عموها و دایی های خویش یاد می کند و نمونه ای از شعر ایشان را یادآور می شود.
ارزش های کتاب
۱. مصحح کتاب، ارزش های این تذکره را در چهار بخش تاریخ ، ادبیات ، تصوف و مردم شناسی به تفصیل بیان کرده است؛ اما باید گفت که بیشتر کسانی که نامشان در این تذکره به عنوان شاعر آمده است، در تاریخ ادبیات فارسی چندان شهرتی ندارند و حتی نام آنان به جز در این تذکره در جایی دیگر نیامده است. اینان کسانی هستند که به روایت مؤلف «گاه میل شعر می کرده اند» و یا به ندرت مرتکب شعر می شده اند و عموما احباب و یاران مؤلف بوده اند. نثاری به رسم ادیبان قدیم «سخن» را به دو صورت تقسیم می کند: نثر و نظم. به نظر وی وزن یکی از اساسی ترین عناصر شعر است و او شعر را در واقع «سخن موزون» می داند. همین تلقی از شعر سبب شده است تا مؤلف هر موزون طبعی را در زمره شعرا بیاورد.۲. مذکر احباب تذکره ای است محلی و نشانگر ذوق حاکم بر ماوراءالنهر در قرن دهم هجری. مؤلف ذوقی معماپسند دارد و در تذکره خویش توجه خاصی به معماسازان و تعمیه پردازان نموده است. ذکر صنایع مشکله شعری، معما قصیده های مصنوع، اوزان مشکل عروضی ، شعرهای چهار بحری ، مسجر ، معقد ، مقلوب و مستوی نشانگر ذوق مشکل پسند مؤلف این تذکره است. این ذوق در دربار ازبکان و شیبانیان رواج و رونق فراوان داشته است. سخنانی از این دست که صورت معما و مساله ریاضی را دارند برای ذهن و عقل خوشایند هستند؛ یعنی لذت کشف معما نصیب عقل می شود؛ اما ذوق و احساس بهره ای از آن برنمی گیرد. در تذکره مذکر احباب «گفتن و شکافتن معما» و اشعار دشوار را مرتبه اعلای فضل و دانش اهل عصر می داند. مصحح محترم در مقدمه خود با بیان این سخن و بر مبنای شاخصه های سبکی مؤلف، یعنی دشوارگرایی و معماپردازی، نشان داده است که یکی از غزل های منسوب به نثاری بخاری، نمی تواند از بخاری باشد، چرا که عنصر خیال در غزل مذکور نشان می دهد که با سروده های نثاری بخاری متفاوت است. ۳. این تذکره حاکی از ذوق طبقه حاکم تازه به دوران رسیده ای است که از سر تفنن و بی سوادی به معماپردازی روی می آورد. وجود داستان های عجیب و ساختگی و افسانه های بی بنیاد و مضحک مانند: حمام ناصر خسرو که در آن پیدا نیست... بر دیوار بیست و چهار حلقه دارد، هر حلقه را که بکشند، دری باز می شود. و حمام به آن بزرگی با یک جام روشن است و کسی عالم به طریق بنای آن نسیت. نشان می دهد که سطح آگاهی و دانش دربار ماوراءالنهر چقدر متنزل و سخیف بوده است، اغلب حکایات مشهور آثار عطار و دیگر عرفا به برخی قلندر شکلان روزگار نثاری نسبت داده شده است؛ از جمله داستان آن دیوانه که شاه به او گفت از من چیزی بخواه دیوانه گفت، به این مگس دستور ده که از روی صورتم کنار رود. شاه گفت از عهده من بر نمی آید. دیوانه خندید و گفت تو که امرت بر مگس جاری نیست، چگونه از تو چیزی بخواهم. این داستان در مثنوی های عطار آمده؛ ولی در مذکر احباب به حسامی قلندر از قلندران ناشناخته عصر مؤلف نسبت داده شده است. مذکر احباب را باید تذکره معماسازان نامید. طرز معماپردازی در قرن نهم و دهم در اوج رونق بود. در واقع فن معما نوعی تففن و وقت گذرانی است و نه هنر، که از ویژگی های طبقه مرفه حاکم بوده است. فهرست شاعران و عالمان مندرج در مذکر احباب نشان می دهد که آنها همگی از بزرگان و نزدیکان مراکز قدرت بوده اند. جلسات ادبی که در خانه کمال الدین مشفقی کتابدار تشکیل می شده مجمع بزرگان عصر بوده است. طبقه برتر ناحیه ماوراءالنهر ذوقی تفننی داشته است و فضیلت مآبی در آن قلمرو معماسازی و معماخوانی بوده است. این ادعا که چنین ذوقی بر همه آن سرزمین حاکم بوده، اگر درست نیاید، لااقل می توان گفت که ذوق و سلیقه مؤلف تذکره مذکر احباب بسیار معماپسند و متفنن بوده است. هر چند او در جای جای تذکره اش می نویسد که اهل عصر وی «جهت انشراح قلب به شعر روی آورده اند»؛ اما از اشعاری که در تذکره اش می آورد، التذاذ عقل بیشتر حاصل می شود تا انشراح قلب.
وضعیت کتاب
...
آقای احمد گلچین معانی سال اتمام این تذکره ۹۷۴ ق را دانسته است. به گفته مصحح سال ۹۷۴ ق. به لحاظ سال اتمام نخستین تحریر تذکره قابل قبول است؛ اما این سال را نباید به عنوان سال اتمام صورت نهایی کتاب تلقی کرد، چرا که مولف از ۹۷۴ تا ۱۰۰۵ ق. پیوسته به تذکره اش نظر می انداخته و مطالبی را می پیراسته و نکاتی را به تذکره اش می افزوده است. مصصح سپس دلایل خود را بر این که سال ۹۷۴ ق. سال اتمام صورت نهایی کتاب نیست، ارائه می کند. انگیزه مولف از نگارش این اثر، اجابت خواسته برخی از دوستان و برادران بوده که از وی خواسته اند، اسامی برخی از فضلا را در تذکره ای گردآورد تا یادشان ماندگار شود. کتاب مشتمل بر یادداشت و نیز مقدمه ای مبسوط به قلم مصصح آقای نجیب مایل هروی، دیباچه ای به قلم مولف، یک مقاله و چهار باب و یک خاتمه است. مقاله خود مشتمل بر دو رکن و هر یک از دو رکن مشتمل بر دو فصل می باشد. باب اول تا چهار م کتاب نیز هر یک مشتمل بر چهار فصل است.
گزارش محتوا
این کتاب یکی از مهم ترین منابع ادبی، تاریخی مربوط به ماوراءالنهر در قرن دهم هجری است. اطلاعات تاریخی- فرهنگی جالبی درباره دربار ازبکان ، شیبانیان و خانان خیوه و خوارزم در آن مندرج است. در دیباچه کتاب، مولف به تعریف شعر و بیان شرافت آن و نیز انگیزه خود از نگارش این کتاب پرداخته و ترتیب مطالب کتاب را بیان می دارد. رکن اول از مقاله کتاب به بیان احوال سلاطین چنگیزخانی (شیبانی) ضمن دو فصل اختصاص یافته است: در فصل اول از سلاطین چنگیزخانی که وفات کرده اند، یاد می شود. نظیر: ابوالفتح محمد شیبانی ، عبیدالله شیبانی ، رستم بهادرخان و... و در فصل دوم از سلاطینی که در زمان مولف در قید حیات بوده اند، یاد می شود. نظیر: ابوالفتح سلطان سعیدخان ، دوست محمد سلطان و...در فصل اول از رکن دوم که به شرح حال سلاطین جغتایی اختصاص یافته، سلاطینی که رحلت کرده اند، معرفی می شوند. نظیر: ظهیرالدین محمد بابرپادشاه، محمد همایون پادشاه، ابراهیم میرزا و... و در فصل دوم دو تن از سلاطینی که در زمان مولف در قید حیات بوده اند، معرفی می گردند که عبارتند از: سلیمان شاه میرزا، میرزا ابوالقاسم. باب اول از چهار باب کتاب به معرفی گروهی که مولف ایشان را درک نکرده و از دنیا رفته اند، باب دوم به معرفی گروهی که وی ایشان را درک کرده و از دنیا رفته اند، باب سوم به معرفی کسانی که مولف آنان را درک نموده و تا زمان وی نیز در قید حیات بوده اند و باب چهارم به شرح حال کسانی که مولف ایشان را درک ننموده و لکن در زمان مولف هنوز در قید حیات بوده اند، اختصاص یافته است. مولف ذیل نام هر یک از افراد، به معرفی اجمالی پرداخته و نمونه ای از نظم ایشان را ذکر می کند. در خاتمه نیز مولف از نیاکان و پدران و عموها و دایی های خویش یاد می کند و نمونه ای از شعر ایشان را یادآور می شود.
ارزش های کتاب
۱. مصحح کتاب، ارزش های این تذکره را در چهار بخش تاریخ ، ادبیات ، تصوف و مردم شناسی به تفصیل بیان کرده است؛ اما باید گفت که بیشتر کسانی که نامشان در این تذکره به عنوان شاعر آمده است، در تاریخ ادبیات فارسی چندان شهرتی ندارند و حتی نام آنان به جز در این تذکره در جایی دیگر نیامده است. اینان کسانی هستند که به روایت مؤلف «گاه میل شعر می کرده اند» و یا به ندرت مرتکب شعر می شده اند و عموما احباب و یاران مؤلف بوده اند. نثاری به رسم ادیبان قدیم «سخن» را به دو صورت تقسیم می کند: نثر و نظم. به نظر وی وزن یکی از اساسی ترین عناصر شعر است و او شعر را در واقع «سخن موزون» می داند. همین تلقی از شعر سبب شده است تا مؤلف هر موزون طبعی را در زمره شعرا بیاورد.۲. مذکر احباب تذکره ای است محلی و نشانگر ذوق حاکم بر ماوراءالنهر در قرن دهم هجری. مؤلف ذوقی معماپسند دارد و در تذکره خویش توجه خاصی به معماسازان و تعمیه پردازان نموده است. ذکر صنایع مشکله شعری، معما قصیده های مصنوع، اوزان مشکل عروضی ، شعرهای چهار بحری ، مسجر ، معقد ، مقلوب و مستوی نشانگر ذوق مشکل پسند مؤلف این تذکره است. این ذوق در دربار ازبکان و شیبانیان رواج و رونق فراوان داشته است. سخنانی از این دست که صورت معما و مساله ریاضی را دارند برای ذهن و عقل خوشایند هستند؛ یعنی لذت کشف معما نصیب عقل می شود؛ اما ذوق و احساس بهره ای از آن برنمی گیرد. در تذکره مذکر احباب «گفتن و شکافتن معما» و اشعار دشوار را مرتبه اعلای فضل و دانش اهل عصر می داند. مصحح محترم در مقدمه خود با بیان این سخن و بر مبنای شاخصه های سبکی مؤلف، یعنی دشوارگرایی و معماپردازی، نشان داده است که یکی از غزل های منسوب به نثاری بخاری، نمی تواند از بخاری باشد، چرا که عنصر خیال در غزل مذکور نشان می دهد که با سروده های نثاری بخاری متفاوت است. ۳. این تذکره حاکی از ذوق طبقه حاکم تازه به دوران رسیده ای است که از سر تفنن و بی سوادی به معماپردازی روی می آورد. وجود داستان های عجیب و ساختگی و افسانه های بی بنیاد و مضحک مانند: حمام ناصر خسرو که در آن پیدا نیست... بر دیوار بیست و چهار حلقه دارد، هر حلقه را که بکشند، دری باز می شود. و حمام به آن بزرگی با یک جام روشن است و کسی عالم به طریق بنای آن نسیت. نشان می دهد که سطح آگاهی و دانش دربار ماوراءالنهر چقدر متنزل و سخیف بوده است، اغلب حکایات مشهور آثار عطار و دیگر عرفا به برخی قلندر شکلان روزگار نثاری نسبت داده شده است؛ از جمله داستان آن دیوانه که شاه به او گفت از من چیزی بخواه دیوانه گفت، به این مگس دستور ده که از روی صورتم کنار رود. شاه گفت از عهده من بر نمی آید. دیوانه خندید و گفت تو که امرت بر مگس جاری نیست، چگونه از تو چیزی بخواهم. این داستان در مثنوی های عطار آمده؛ ولی در مذکر احباب به حسامی قلندر از قلندران ناشناخته عصر مؤلف نسبت داده شده است. مذکر احباب را باید تذکره معماسازان نامید. طرز معماپردازی در قرن نهم و دهم در اوج رونق بود. در واقع فن معما نوعی تففن و وقت گذرانی است و نه هنر، که از ویژگی های طبقه مرفه حاکم بوده است. فهرست شاعران و عالمان مندرج در مذکر احباب نشان می دهد که آنها همگی از بزرگان و نزدیکان مراکز قدرت بوده اند. جلسات ادبی که در خانه کمال الدین مشفقی کتابدار تشکیل می شده مجمع بزرگان عصر بوده است. طبقه برتر ناحیه ماوراءالنهر ذوقی تفننی داشته است و فضیلت مآبی در آن قلمرو معماسازی و معماخوانی بوده است. این ادعا که چنین ذوقی بر همه آن سرزمین حاکم بوده، اگر درست نیاید، لااقل می توان گفت که ذوق و سلیقه مؤلف تذکره مذکر احباب بسیار معماپسند و متفنن بوده است. هر چند او در جای جای تذکره اش می نویسد که اهل عصر وی «جهت انشراح قلب به شعر روی آورده اند»؛ اما از اشعاری که در تذکره اش می آورد، التذاذ عقل بیشتر حاصل می شود تا انشراح قلب.
وضعیت کتاب
...
wikifeqh: مذکر_احباب _(کتاب)