[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ذمم (۵ بار)
نکوهش. خلاف مدح. در اقرب گوید: ذمّ خلاف مدح و عیب است. و آن مصدر و اسم هر دو به کار رفته است ، یعنی با خدا معبود دیگری مگیر و گرنه نکوهیده و خوار گردی. «مذموم» سه بار در قرآن آمده است: اسراء:22،18، قلم:49.
ذمم (۵ بار)
نکوهش. خلاف مدح. در اقرب گوید: ذمّ خلاف مدح و عیب است. و آن مصدر و اسم هر دو به کار رفته است ، یعنی با خدا معبود دیگری مگیر و گرنه نکوهیده و خوار گردی. «مذموم» سه بار در قرآن آمده است: اسراء:22،18، قلم:49.
wikialkb: مَذْمُوما