مذبوحانه

/mazbuhAne/

مترادف مذبوحانه: بی ثمر، بی فایده، عبث، بیهوده

متضاد مذبوحانه: ثمربخش، مثمر

برابر پارسی: نافرجام

معنی انگلیسی:
desperate, forlorn, last-ditch, like a slaughtered animal, [fig.] passively, with

لغت نامه دهخدا

مذبوحانه. [ م َ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) حرکت مذبوحانه ؛ حرکتی از روی کمال نومیدی و بی اندک فایده ای. تلاشی بی نتیجه و مأیوسانه ، شبیه به حرکاتی که مرغ یا گوسفند بسمل در واپسین دقایق حیات می کند.

فرهنگ فارسی

حرکتی از روی کمال نومیدی و بی اندک فایده

پیشنهاد کاربران

کلمه مذبوحانه با کلمه ذبح همخانواده است. ذبح یعنی سر بریدن. راغب می گوید: اصل ذبح پاره کردن گلوی حیوانات است و به معنی مذبوح نیز آمده است. ناگفته نماند اگر اصل آن درباره حیوانات باشد در غیر آن به طور مجاز و تش. به کار رفته است. ( رجوع شود به قاموس قرآن ج۳ذیل ذبح )
...
[مشاهده متن کامل]

بنابراین وقتی گلوی حیوان موقع ذبح بریده می شود. مدتی دست وپا می زند این دست و پا زدن هیچ فایده ای به حالش ندارد. و این همان حرکت مذبوحانه است. یعنی حرکت و عکس العمل بی فایدهبنابرین ریشه مذبوحانه یا حرکت مذبوحانه از اینجا نشات گرفته است. ( نگارنده )

در عربی به معنای سر بریده میباشد و در فارسی به معنای بیهوده همانند حیوان سر بریده
صفتdesperate
قیدdesperately

بی ثمر، بی فایده، بیهوده
بی سرانجام

بپرس