مذبه

لغت نامه دهخدا

( مذبة ) مذبة.[ م َ ذَب ْ ب َ ] ( ع ص ) ارض مذبه ؛ زمین مگس ناک. ( منتهی الارب ). ذبوبة. کثیرالذباب. ( اقرب الموارد ). پرمگس.

مذبة. [ م ِ ذَب ْ ب َ ]( ع اِ ) مگس ران. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ). مروحه وآنچه بدان مگس رانند. ( از اقرب الموارد ). آلتی که بدان مگس را بزنند و برانند از قبیل بادبزن و جز آن.

فرهنگ فارسی

مگس ران

پیشنهاد کاربران

بپرس