مدیون بودن


معنی انگلیسی:
debt, owe, obligation

مترادف ها

owe (فعل)
دارا بودن، بدهکار بودن، مدیون بودن، مرهون بودن

فارسی به عربی

دن

پیشنهاد کاربران

دین کسی را به گردن داشتن
سلام ایام بکامتان باد ممنونم

بپرس