مدیریت پیکربندی
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
مدیریت پیکربندی عبارت است از هماهنگ سازی توسعه نرم افزار برای کاهش سردرگمی. مشخص نمودن، سازمان دهی و کنترل اصلاحات نرم افزاری که توسط تیم برنامه ساز با هدف بیشینه سازی قابلیت تولید ضمن کمینه سازی اشتباهات انجام می پذیرد پیکربندی نرم افزار نامیده می شود. به این ترتیب یکپارچگی محصول طی دورهای مختلف چرخهٔ عمر نرم افزار حفظ می شود. [ ۱]
پشتیبانی عبارت است از مجموعه ای از فعالیت های مهندسی نرم افزار که پس از تحویل نرم افزار به مشتری و استفاده ازآن به وقوع می پیوندد؛ اما مدیریت پیکربندی مجموعه ای از فعالیت های پیگیری و کنترل از زمان آغاز پروژهٔ مهندسی نرم افزار تا پایان آن می باشد. [ ۲]
خروجی فرایند نرم افزار به ۳ دسته تقسیم می شود:
• برنامه های کامپیوتری که به صورت اجرایی هستند.
• مستندات با راهنمای برنامه
• داده ها
خطوط مبنا یک ویژگی یا محصولی که به طور اساسی مورد بررسی قرار گرفته و به تأیید رسیده و پس از آن به عنوان پایه و اساسی برای مراحل تکامل بعدی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
مدیریت پیکربندی نرم افزار عنصر مهمی از تضمین کیفیت نرم افزار است و مسئولیت اولیهٔ آن کنترل تغییرات می باشد.
وظایف و مسئولیت ها در مدیریت پیکر بندی نرم افزار شامل موارد زیر است: ۱ - شناسایی:هر شی داده ویژگی های مشخصی دارد و در طرح شناسایی شی های نرم افزار در طول فرایند نرم افزاری به وجود می آیند و ممکن است چندین بار تغییر کنند، می توان برای هر شی یک نمودار تکاملی ایجاد نمود.
۲ - کنترل نسخه:روش ها و ابزارها را ترکیب می نماید تا نسخه های گوناگونی از اشیاء پیکربندی را که طی فرایند نرم افزار ایجاد شده اند مهار نماید.
۳ - کنترل تغییر:در یک پروژهٔ مهندسی نرم افزار بزرگ تغییر کنترل نشده به سرعت سبب به وجود آوردن اختلال و آشوب می شود. برای کنترل تغییر ۲ رکن اصلی وجود دارد: الف ) کنترل دست یابی که تعیین می کند کدام مهندسین نرم افزار اختیار ارزیابی دارد و اصلاح یک شی پیکربندی خاص را انجام می دهد. ب ) کنترل همزمانی که مطمئن می سازد تغییرات موازی که توسط دو فرد مجزا انجام می شوند نتایج یکدیگر را از بین نمی برند.
۴ - بررسی پیکر بندی: پیکر بندی مطمئن می سازد کیفیت در ضمن انجام تغییر به دست می آید.
۵ - گزارش وضعیت:گزارش وضعیت اطلاعاتی را در مورد هر تغییر برای افرادی که نیاز به دانستن آن دارند فراهم می نماید.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپشتیبانی عبارت است از مجموعه ای از فعالیت های مهندسی نرم افزار که پس از تحویل نرم افزار به مشتری و استفاده ازآن به وقوع می پیوندد؛ اما مدیریت پیکربندی مجموعه ای از فعالیت های پیگیری و کنترل از زمان آغاز پروژهٔ مهندسی نرم افزار تا پایان آن می باشد. [ ۲]
خروجی فرایند نرم افزار به ۳ دسته تقسیم می شود:
• برنامه های کامپیوتری که به صورت اجرایی هستند.
• مستندات با راهنمای برنامه
• داده ها
خطوط مبنا یک ویژگی یا محصولی که به طور اساسی مورد بررسی قرار گرفته و به تأیید رسیده و پس از آن به عنوان پایه و اساسی برای مراحل تکامل بعدی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
مدیریت پیکربندی نرم افزار عنصر مهمی از تضمین کیفیت نرم افزار است و مسئولیت اولیهٔ آن کنترل تغییرات می باشد.
وظایف و مسئولیت ها در مدیریت پیکر بندی نرم افزار شامل موارد زیر است: ۱ - شناسایی:هر شی داده ویژگی های مشخصی دارد و در طرح شناسایی شی های نرم افزار در طول فرایند نرم افزاری به وجود می آیند و ممکن است چندین بار تغییر کنند، می توان برای هر شی یک نمودار تکاملی ایجاد نمود.
۲ - کنترل نسخه:روش ها و ابزارها را ترکیب می نماید تا نسخه های گوناگونی از اشیاء پیکربندی را که طی فرایند نرم افزار ایجاد شده اند مهار نماید.
۳ - کنترل تغییر:در یک پروژهٔ مهندسی نرم افزار بزرگ تغییر کنترل نشده به سرعت سبب به وجود آوردن اختلال و آشوب می شود. برای کنترل تغییر ۲ رکن اصلی وجود دارد: الف ) کنترل دست یابی که تعیین می کند کدام مهندسین نرم افزار اختیار ارزیابی دارد و اصلاح یک شی پیکربندی خاص را انجام می دهد. ب ) کنترل همزمانی که مطمئن می سازد تغییرات موازی که توسط دو فرد مجزا انجام می شوند نتایج یکدیگر را از بین نمی برند.
۴ - بررسی پیکر بندی: پیکر بندی مطمئن می سازد کیفیت در ضمن انجام تغییر به دست می آید.
۵ - گزارش وضعیت:گزارش وضعیت اطلاعاتی را در مورد هر تغییر برای افرادی که نیاز به دانستن آن دارند فراهم می نماید.
wiki: مدیریت پیکربندی
دانشنامه آزاد فارسی
مدیریت پیکربندی (configuration management)
در مباحث مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات واژه های مدیریت پیکربندی و کنترل پیکربندی در معانی ذیل به کار می روند ۱. اعمال مدیریت بر ویژگی های امنیتی و ایجاد اطمینان به واسطه داشتن کنترل بر تغییرات ایجادشده بر روی سخت افزارها۱، نرم افزارها۲، چارچوب۳، مستندسازی ها۴، آزمون۵، آزمودن قطعات۶ الحاقی و آزمایش مستندات متعلق به یک سیستم اطلاعاتی خودکار از طریق توسعه و عمر مؤثر یک سیستم. مدیریت کد منبع۷ و یا کنترل تجدیدنظر۸ نیز بخشی از این تعریف است. ۲. کنترل بر روی تغییرات۹ (و همین طور ثبت آن) که بر روی سخت افزار، نرم افزار، چارچوب و مستندات یک سیستم از طریق دوره عمر سیستم اعمال می گردند. ۳. کنترل و انطباق بر روی سیر تکامل یک سیستم پیچیده و مرکب. کنترل بر سیر تکامل یک سیستم نرم افزاری، نظم و انضباط محسوب می گردد و به همین شکل همکاری در دستیابی به کیفیتی رضایت بخش و محدودیت های تأخیری۱۰. مدیریت پیکربندی نرم افزار۱۱ به دو بخش تقسیم می گردد: بخش اول (و قدیمی تر) بر ذخیره نهاد های تولیدی در جریان پروژه توسعه نرم افزاری تأکید می کند. از این بخش گاهی به عنوان مدیریت ذخیره اجزاء۱۲ نیز یاد می شود. بخش دوم حول فعالیت های صورت گرفته جهت تولید و یا تغییر موجودیت ها صحبت می کند. از اصطلاح پشتیبانی مهندسی۱۳ نیز گاهی برای اشاره به این بخش استفاده می شود. ۴. انجام ارزیابی و تأیید تغییرات۱۴ بر روی پیکربندی و همچنین بر روی ارتباطات داخلی۱۵ بین اجزاء سیستم پس از برقراری یک پیکربندی، مانند موارد موجود در دستگاه های ارتباط از راه دور۱۶ و یا سیستم های رایانه ای. ۵. در شبکه های دوکاناله صف ـ توزیعی۱۷ وظیفه ای که از پیکربندی صحیح تمام منابع متعلق به کلیه نقاط اتصال شبکه (پی کیو دی بی)۱۸PQDB براساس توپولوژی صحیح دوـ کاناله اطمینان حاصل می کند. این وظایف مدیریت شده شامل رأس گذرگاه۱۹، منبع زمانی خارجی۲۰ و توابع تولید درگاه۲۱ پیش فرض اند.hardwaresoftwareframe work/firmwaredocumentationtesttest for added hardwaresource code managementrevision controlchanging controldelay-limitationSCM: software control managementcomponent repositoryengineering supptchange verifyinternal communicationremote controldistributed queuehead of busexternal timing sourcegenerator function
در مباحث مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات واژه های مدیریت پیکربندی و کنترل پیکربندی در معانی ذیل به کار می روند ۱. اعمال مدیریت بر ویژگی های امنیتی و ایجاد اطمینان به واسطه داشتن کنترل بر تغییرات ایجادشده بر روی سخت افزارها۱، نرم افزارها۲، چارچوب۳، مستندسازی ها۴، آزمون۵، آزمودن قطعات۶ الحاقی و آزمایش مستندات متعلق به یک سیستم اطلاعاتی خودکار از طریق توسعه و عمر مؤثر یک سیستم. مدیریت کد منبع۷ و یا کنترل تجدیدنظر۸ نیز بخشی از این تعریف است. ۲. کنترل بر روی تغییرات۹ (و همین طور ثبت آن) که بر روی سخت افزار، نرم افزار، چارچوب و مستندات یک سیستم از طریق دوره عمر سیستم اعمال می گردند. ۳. کنترل و انطباق بر روی سیر تکامل یک سیستم پیچیده و مرکب. کنترل بر سیر تکامل یک سیستم نرم افزاری، نظم و انضباط محسوب می گردد و به همین شکل همکاری در دستیابی به کیفیتی رضایت بخش و محدودیت های تأخیری۱۰. مدیریت پیکربندی نرم افزار۱۱ به دو بخش تقسیم می گردد: بخش اول (و قدیمی تر) بر ذخیره نهاد های تولیدی در جریان پروژه توسعه نرم افزاری تأکید می کند. از این بخش گاهی به عنوان مدیریت ذخیره اجزاء۱۲ نیز یاد می شود. بخش دوم حول فعالیت های صورت گرفته جهت تولید و یا تغییر موجودیت ها صحبت می کند. از اصطلاح پشتیبانی مهندسی۱۳ نیز گاهی برای اشاره به این بخش استفاده می شود. ۴. انجام ارزیابی و تأیید تغییرات۱۴ بر روی پیکربندی و همچنین بر روی ارتباطات داخلی۱۵ بین اجزاء سیستم پس از برقراری یک پیکربندی، مانند موارد موجود در دستگاه های ارتباط از راه دور۱۶ و یا سیستم های رایانه ای. ۵. در شبکه های دوکاناله صف ـ توزیعی۱۷ وظیفه ای که از پیکربندی صحیح تمام منابع متعلق به کلیه نقاط اتصال شبکه (پی کیو دی بی)۱۸PQDB براساس توپولوژی صحیح دوـ کاناله اطمینان حاصل می کند. این وظایف مدیریت شده شامل رأس گذرگاه۱۹، منبع زمانی خارجی۲۰ و توابع تولید درگاه۲۱ پیش فرض اند.hardwaresoftwareframe work/firmwaredocumentationtesttest for added hardwaresource code managementrevision controlchanging controldelay-limitationSCM: software control managementcomponent repositoryengineering supptchange verifyinternal communicationremote controldistributed queuehead of busexternal timing sourcegenerator function
wikijoo: مدیریت_پیکربندی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید