مدیر تصفیه


معنی انگلیسی:
liquidator, official receiver

دانشنامه آزاد فارسی

شخصی که پس از انحلال شرکت تجاری یا ورشکستگی آن، تصفیۀ دیون و مطالبات آن را برعهده دارد. سهامداران یا شرکای شرکت ورشکسته، ضمن تصمیم به انحلال شرکت، مدیر تصفیه را انتخاب می کنند و تصفیۀ امور شرکت را به او می سپرند. لکن در مورد تاجر ورشکسته مطابق مادۀ ۴۴۰ قانون تجارت دادگاه در ضمن حکم ورشکستگی یا ظرف پنج روز پس از صدور حکم، یک نفر را به سِمت مدیریت تصفیه معیّن می کند. به علاوه مطابق مادۀ ۴۱۸ قانون تجارت «تاجر ورشکسته از تاریخ صدور حکم از مداخله در تمام اموال خود، حتی آنچه که ممکن است در مدت ورشکستگی عاید او گردد، ممنوع است. در کلیۀ اختیارات و حقوق مالی ورشکسته، که استفاده از آن ها مؤثر در تأدیه دیون او باشد، مدیر تصفیه قائم مقام قانونی ورشکسته بوده و حق دارد به جای او از اختیارات و حقوق مزبور استفاده کند». در نقاطی که ادارۀ تصفیۀ امور ورشکستگی تشکیل شده باشد امر تصفیۀ تاجر ورشکسته برعهدۀ ادارۀ مذکور است که به عنوان مدیر تصفیه عمل می کند (قانون ادارۀ تصفیۀ امور ورشکستگی مصوب ۲۴/۴/۱۳۱۸ش).

مترادف ها

administrator (اسم)
مدیر، سرپرست، مدیر تصفیه، رئیس، فرم دار، وصی و مجری

bailiff (اسم)
مدیر تصفیه، ضابط، امین صلح یا قاضی، ناظر، نگهبان دژ سلطنتی

special bailiff (اسم)
مدیر تصفیه

فارسی به عربی

ادر , مدیر

پیشنهاد کاربران

مدیر تصفیه اغلب از اشخاص بصیر و مورد اعتماد توسط سهامداران یا هیات ریس انتخاب می شوند و جایگزین مدیر عامل و نماینده اصلی سهامداران میشود و باید تمام امور شرکت را بر عهده بگیرد و تعهدات شرکت را انجام دهد، مطالبات را وصول کند و اگر لازم بود معاملاتی انجام دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

تصفیه از اصطلاحات بکار رفته در علم حقوق بوده و به معنای جمع آوری و تعیین میزان اموال شرکت در حال انحلال یا ورشکستگی و نقد کردن و تقسیم آن در میان طلبکاران و بستانکاران و سهامداران است.
از وظایف مهم مدیر تصفیه : پیگیری کارهای ناتمام شرکت
آگهی در روزنامه رسمی و روزنامه کثیرالانشار ( دعوت از بستانکاران و قرما )
پیگیری مطالبات و بدهکاری های شرکت
پیگیری اجناس موجود در انبار شرکت که باید به فروش برسند.
پیگیری دعاوی شرکت
پیگیری تقسیم دارایی های شرکت بین شرکاء یا سهامداران شرکت
صدور و امضا چک ها و خاتمه قراردادها
و در نهایت ختم تصفیه ماده 227 قانون تجارت
برابر پارسی تصفیه : پالایش
تسویه هم یعنی مساوی کردن در حسابداری ها وقتی بستانکاری را با بدهکاری برابر می کنند

بپرس