مدک

لغت نامه دهخدا

مدک. [ م َ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سپاه منصور شهرستان بیجار. در 27هزارگزی جنوب غربی حسن آباد سوگند در منطقه کوهستانی و سردسیری واقع است و 240 تن سکنه دارد. آبش از چشمه تأمین می شود و محصولش غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

مدک. [ م ِدَک ک ] ( ع ص ) مرد توانا بر کار. ( منتهی الارب ). که درعمل قوی است. ( از متن اللغة ). مرد نیرومند که بشدت بر زمین گام نهد . ( از اقرب الموارد ). و تأنیث آن مدکة است. ( از متن اللغة ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان سیاه منصور شهرستان بیجار. دارای ۲۴٠ تن سکنه . محصول : غلات لبنیات . صنایع دستی : قالیچه جاجیم بافی .
مرد توانا بر کار

پیشنهاد کاربران

بپرس