مدهوش گردیدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- دهشت زده شدن حیران گردیدن . ۲- بیهوش شدن : ازان دود آن زهر مدهوش گشت چو کوهی بیفتاد و بیهوش گشت . ( شا )

پیشنهاد کاربران

بپرس