مدنس
لغت نامه دهخدا
مدنس. [ م ُ دَن ْ ن َ ] ( ع ص ) آلوده. ناپاک. ملوث. چرکین. ( ناظم الاطباء ). نعت مفعولی است از تدنیس. رجوع به تدنیس شود.
مدنس. [ م ُ دَن ْ ن ِ ] ( ع ص ) ریمناک گرداننده. ( آنندراج ). آلوده کننده. چرکین کننده. پلیدکننده. ( ناظم الاطباء ). نعت فاعلی است از تدنیس. رجوع به تدنیس شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید