مدمج
لغت نامه دهخدا
مدمج. [ م ُ دَم ْ م َ ] ( ع ص ) سخت محکم برآمده در چیزی. ( منتهی الارب ). درج شده. ( ناظم الاطباء ). نعت مفعولی ، از تدمیج. رجوع به تدمیج شود.
مدمج. [ م ُ م ِ ]( ع ص ) آنکه می پیچد در جامه. ( ناظم الاطباء ). پیچنده چیزی در جامه. ( آنندراج ): ادمجه ؛ لفه فی ثوب. ( متن اللغة ). نعت فاعلی است از ادماج. رجوع به ادماج شود.
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید