سنج حساسیت قیمت ( PSM ) یک تکنیک بازار برای تعیین ترجیحات قیمت مصرف کننده است. در سال 1976 توسط اقتصاددان هلندی پیتر ون وستندورپ معرفی شد. این تکنیک توسط طیف گسترده ای از محققان در صنعت تحقیقات بازار استفاده شده است. رویکرد PSM یک تکنیک اصلی برای رسیدگی به مسائل قیمت گذاری در 20 سال گذشته بوده است. در طول تاریخ توسط بسیاری از انجمن های حرفه ای تحقیقات بازار در برنامه های آموزشی و توسعه حرفه ای خود ترویج شده است. رویکرد PSM همچنان به طور گسترده در سراسر صنعت تحقیقات بازار مورد استفاده قرار می گیرد و توضیحات را می توان به راحتی در بسیاری از وب سایت های تحقیقات بازار یافت.
فرض اساسی PSM این است که پاسخ دهندگان می توانند چشم انداز قیمت گذاری را تصور کنند و قیمت یک معیار ذاتی ارزش یا مطلوبیت است. از شرکت کنندگان در تمرین PSM خواسته می شود تا نقاط قیمتی را که در آن می توانند ارزش خاصی را برای محصول یا خدمات مورد مطالعه استنتاج کنند، شناسایی کنند. PSM ادعا می کند که تا چه حد یک محصول دارای ارزش ذاتی است که با قیمت مشخص می شود.
رویکرد سنتی PSM چهار سوال مرتبط با قیمت را مطرح می کند که سپس به عنوان یک سری از چهار توزیع تجمعی، یک توزیع برای هر سوال ارزیابی می شود. فرمت های استاندارد سؤال می تواند متفاوت باشد، اما به طور کلی به شکل زیر است:
• چه قیمتی را برای محصول آنقدر گران می دانید که به فکر خرید آن نباشید؟ ( بیش از حد گران )
• چه قیمتی را برای محصول آنقدر ارزان می دانید که احساس می کنید کیفیت آن محصول خیلی خوب نمی باشد؟ ( بسیار ارزان )
• به نظر شما چه قیمتی را برای محصول آنقدر گران می دانید که شما باید کمی برای خرید آن فکر کنید؟ ( گران قیمت/بالا )
• با چه قیمتی محصول را به عنوان یک خرید مناسب در نظر می گیرید - یک خرید عالی با توجه به مبلغ پرداخیت؟ ( ارزان/ارزش خوب )
فرکانس های تجمعی ترسیم می شوند و طرفداران PSM ادعا می کنند که کیفیت های تفسیری برای هر تقاطع فرکانس های تجمعی برای هر یک از چهار دسته قیمت وجود دارد. توجه داشته باشید که روش استاندارد مستلزم این است که دو فرکانس از چهار فرکانس تجمعی باید معکوس شوند تا امکان چهار نقطه متقاطع وجود داشته باشد. تمرین مرسوم فرکانس های تجمعی را برای «خیلی ارزان» و «ارزان/ارزش خوب» معکوس می کند.
توضیح کلی فرکانس های تجمعی متقاطع متفاوت است. توصیف رایج از تقاطع ها این است که عبور از "خیلی ارزان" و "گران" می تواند حد پایینی یک محدوده قیمت قابل قبول باشد. برخی این را به عنوان "نقطه ارزانی حاشیه" یا PMC توصیف می کنند. به طور مشابه، تقاطع خطوط "خیلی گران" و "ارزان" را می توان به عنوان حد بالایی یک محدوده قیمت قابل قبول در نظر گرفت. یک توصیف جایگزین "نقطه گرانی حاشیه" یا PME است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففرض اساسی PSM این است که پاسخ دهندگان می توانند چشم انداز قیمت گذاری را تصور کنند و قیمت یک معیار ذاتی ارزش یا مطلوبیت است. از شرکت کنندگان در تمرین PSM خواسته می شود تا نقاط قیمتی را که در آن می توانند ارزش خاصی را برای محصول یا خدمات مورد مطالعه استنتاج کنند، شناسایی کنند. PSM ادعا می کند که تا چه حد یک محصول دارای ارزش ذاتی است که با قیمت مشخص می شود.
رویکرد سنتی PSM چهار سوال مرتبط با قیمت را مطرح می کند که سپس به عنوان یک سری از چهار توزیع تجمعی، یک توزیع برای هر سوال ارزیابی می شود. فرمت های استاندارد سؤال می تواند متفاوت باشد، اما به طور کلی به شکل زیر است:
• چه قیمتی را برای محصول آنقدر گران می دانید که به فکر خرید آن نباشید؟ ( بیش از حد گران )
• چه قیمتی را برای محصول آنقدر ارزان می دانید که احساس می کنید کیفیت آن محصول خیلی خوب نمی باشد؟ ( بسیار ارزان )
• به نظر شما چه قیمتی را برای محصول آنقدر گران می دانید که شما باید کمی برای خرید آن فکر کنید؟ ( گران قیمت/بالا )
• با چه قیمتی محصول را به عنوان یک خرید مناسب در نظر می گیرید - یک خرید عالی با توجه به مبلغ پرداخیت؟ ( ارزان/ارزش خوب )
فرکانس های تجمعی ترسیم می شوند و طرفداران PSM ادعا می کنند که کیفیت های تفسیری برای هر تقاطع فرکانس های تجمعی برای هر یک از چهار دسته قیمت وجود دارد. توجه داشته باشید که روش استاندارد مستلزم این است که دو فرکانس از چهار فرکانس تجمعی باید معکوس شوند تا امکان چهار نقطه متقاطع وجود داشته باشد. تمرین مرسوم فرکانس های تجمعی را برای «خیلی ارزان» و «ارزان/ارزش خوب» معکوس می کند.
توضیح کلی فرکانس های تجمعی متقاطع متفاوت است. توصیف رایج از تقاطع ها این است که عبور از "خیلی ارزان" و "گران" می تواند حد پایینی یک محدوده قیمت قابل قبول باشد. برخی این را به عنوان "نقطه ارزانی حاشیه" یا PMC توصیف می کنند. به طور مشابه، تقاطع خطوط "خیلی گران" و "ارزان" را می توان به عنوان حد بالایی یک محدوده قیمت قابل قبول در نظر گرفت. یک توصیف جایگزین "نقطه گرانی حاشیه" یا PME است.