مدرکات
/modrekAt/
لغت نامه دهخدا
- مدرکات امکانیه ؛ در فلسفه ، موجودات امکانیه. ( فرهنگ علوم عقلی از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به حکمت اشراق ص 256 و اسفار ج 1 ص 322 شود.
مدرکات. [ م ُ رِ ] ( ع ص ، اِ ) عقلها. دانشها. ( غیاث اللغات ). ج ِ مُدْرِکة. رجوع به مُدْرِکه شود.
- مدرکات خمس ؛ قوای پنجگانه باطنی : حس مشترک ، خیال ، وهم ، حافظه ، متصرفه. ( فرهنگ علوم عقلی ، از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به اسفار ج 1 ص 27 شود.
فرهنگ فارسی
عقل ها
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید