مدروس ماندن. [ م َ دَ ] ( مص مرکب ) مدروس شدن. ( فرهنگ فارسی معین ). متروک ماندن : مسالک ممالک که از تغلب دزدان و تعدی قطاع طریق مهجور و مدروس مانده بود. ( المعجم از فرهنگ فارسی معین ). || مدروس کردن. محو و ویران گرداندن.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) مدروس شدن : مسالک ممالک که از تغلب دزدان و تعدی قطاع طریق مهجور و مدروس مانده بود ...