مدرهم
لغت نامه دهخدا
مدرهم. [ م ُ رَ هَِم م ] ( ع ص ) شیخ مدرهم ؛ پیر برجای مانده. ( منتهی الارب ). سخت پیر. ( مهذب الاسماء ). پیر سالخورده که دندانهایش بر اثر کثرت سن فروریخته است. ( از اقرب الموارد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید