لغت نامه دهخدا
مدخوله. [ م َ ل َ / ل ِ] ( ع ص ) مدخولة. زن شوی دیده. که شوی با او هم بستر شود. زن که شوی با او بخفته است. ( یادداشت مؤلف ). زن دوشیزگی ربوده و شوی دیده. ضد باکره. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
خرمابن میان پوسیده
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
یعنی زنی که عمل دخول ( داخل شدن آلت مردانه ) از سوی شوهر بر او انجام پذیرفته باشد و دیگر بر آن عنوان باکره نباشد.
یعنی ضدباکره، شوهر دیده، دخول شده و از این اقسام صفات و اسمایی ننگی که بر شخصیت زن تحمیل شده است.
یعنی ضدباکره، شوهر دیده، دخول شده و از این اقسام صفات و اسمایی ننگی که بر شخصیت زن تحمیل شده است.