مدخمس

لغت نامه دهخدا

مدخمس. [ م ُ دَ م َ ] ( ع ص ) امر مدخمس ؛ کار پنهان. ( منتهی الارب ). مستور. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ).

مدخمس. [ م ُ دَ م ِ ] ( ع ص ) ریاکار. منافق. ( ناظم الاطباء ). خدعه کننده. که بیان نکند آنچه از او می خواهند. ( از اقرب الموارد ). نعت فاعلی است از دخمسة. رجوع به دخمسة شود.

پیشنهاد کاربران