مخیخ
لغت نامه دهخدا
مخیخ. [ م َ ] ( ع ص ) عظم مخیخ ؛ استخوان بامغز. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
مخیخ. [ م ُ خ َ ]( ع اِمصغر ) مغز کوچک. خردمغز . ( یادداشت مرحوم دهخدا ). و رجوع به مخچه شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید