دیکشنری
مترجم
بپرس
مخمیدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
مخمیدن. [ م َ دَ ] ( مص ) پاک و صاف کردن پنبه را. ( آنندراج ). پنبه پاک کردن. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک