مرمرا در میان قافله بود
دوستی مخلص و عزیزو کریم.
ناصرخسرو.
و امیدهای بندگان مخلص در آنچه دیگر اقالیم عالم در خطه ملک میمون خواهد افزود. ( کلیله و دمنه ). غایت نادانی است... توقع دوستان مخلص بی وفاداری. ( کلیله و دمنه ). بنده مخلص و خادم متخصص احمدبن عمربن علی... ( چهارمقاله عروضی چ دانشگاه ص 5 ).این مرا زائر، آن مرا عاید
این مرا مخلص آن مرا دلدار.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 203 ).
که بسا مخلصا که شربت زهرنوش کرد از برای همدردی.
خاقانی ( دیوان ایضاً ص 807 ).
به گناهی ز مخلصان مازارکاهل اخلاص خود گنه نکنند.
خاقانی ( ایضاً ص 860 ).
و عقاید ضمایر بندگان مخلص... هر لحظه مستحکم تر است. ( سندبادنامه ص 10 ). و از بندگان مخلصت شمارد. ( گلستان ). رازی که نهان خواهی ، با کسی در میان منه اگر چه آن دوست مخلص باشد ( گلستان ).دوش مرغی بصبح می نالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید به گوش.
سعدی ( گلستان ).
سخنی بی غرض از بنده مخلص بشنوای که منظور بزرگان حقیقت بینی.
حافظ.
|| بنده ای که با اخلاص خدا را عبادت کند، و به وی شرک نیاورد و از معاصی دور باشد. ( از تعریفات جرجانی ). بنده ای که در دین خود خالص بود و خدا وی را برگزیده باشد. ج ، مخلصون.( ناظم الاطباء ) : شیطان با مخلصان برنمی آید و سلطان با مفلسان. ( گلستان ).دو بامداد کسی گر رود به خدمت شاه
سیم هر آینه در وی کند به لطف نگاه
امید هست پرستندگان مخلص را
که ناامید نگردند از آستان اله.
( گلستان ).
|| صاف کننده طلا را گویند. ( انساب سمعانی ج 2 ص 515 ).مخلص. [ م ُ ل َ] ( ع ص ) خالص کرده شده. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). خالص کرده شده و ناآلوده و ناملوث. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به اخلاص و ماده قبل شود. || مختار. و در قرآن کریم آمده است : انه من عبادنا المخلصین . ( از اقرب الموارد ). || کسی که خدای تعالی وی را از شرک و معاصی پاک کرده است. ( از تعریفات جرجانی ).بیشتر بخوانید ...