مخطوب

لغت نامه دهخدا

مخطوب. [ م َ ] ( ع ص ) زن خواستگاری کرده شده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). زن. ( دهار ). خطبه کرده شده و خواستگاری کرده شده و در زناشوئی تازیان یکی می گوید: الخاطب خطب و دیگری می گوید: المخطوب نکح. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به خِطب و خِطبه شود.

پیشنهاد کاربران