مخصوصا
/maxsusan/
برابر پارسی: به ویژه، به ویژه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
بطور عمده، مخصوصا
مخصوصا، استثنایی، ویژه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
مخصوصا: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
بویژه ( دری )
نیترام nitarām ( سنسکریت )
نامچیشت nāmciŝt ( پهلوی )
بویژه ( دری )
نیترام nitarām ( سنسکریت )
نامچیشت nāmciŝt ( پهلوی )
مخصوصا، به ویژه
مَخصوصاً: ١. بەویژه ٢. آگاهانه، خودآگاه، دانسته، دیده و دانسته، خواسته، خودخواست، دستی، دستی دستی
علی الخصوص
به خصوص
دقیقا، به ویژه،
مخصوص، به ویژه
بخصوص ، ویژه ، حتما
به ویژه
بخصوص
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)