مخسوف

لغت نامه دهخدا

مخسوف. [ م َ ] ( ع ص ) فرورفته بر زمین. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) :
او و کعبه ش می شود مخسوفتر
از چه است این ؟ از عنایات قدر.
مولوی.
و رجوع به خسف شود.

پیشنهاد کاربران

مخسوف از ماده خسف ( بر وزن وصف ) به معنی پنهان گشتن و مخفی شدن است چاه مخسوف به چاهی می گویند که آب در آن پنهان گردد .

بپرس