مختنق
لغت نامه دهخدا
مختنق. [ م ُ ت َ ن َ ] ( ع اِ ) تنگی جای. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از محیط المحیط ). جای تنگ. ( ناظم الاطباء ). رجوع به اختناق شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) کسی که گلویش فشرده شود خفه شونده .
تنگی جای
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (پزشکی ) آن که دچار اختناق شده.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید