مختلق
لغت نامه دهخدا
مختلق. [ م ُ ت َ ل َ ] ( ع ص ) تمام خلق شده. ( مهذب الاسماء ). تمام خلقت از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نیک ساخته شده و تمام خلقت. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از محیط المحیط ) . || کریم الاخلاق. ( از اقرب الموارد ) ( از محیط المحیط ). || دروغ و ناراستی. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید