مختلف شدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) جدا شدن متفاوت بودن : هم. قوتهای نفس در یک محل باشند و در وصف مختلف شوند .

پیشنهاد کاربران

تفنن. [ ت َ ف َن ْ ن ُ ] ( ع مص ) نوع نوع شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) . گونه گونه شدن. ( دهار ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . تنوع فنون چیزی. ( از اقرب الموارد ) .
[قدیمی] کاری یا هنری را به طرزهای گوناگون انجام دادن
امری را بطرق مختلف انجام دادن

بپرس