مختلعه

لغت نامه دهخدا

( مختلعة ) مختلعة. [ م ُ ت َ ل ِ ع َ ] ( ع ص ) امراءة مختلعة؛ زن آرزومند جماع. ( منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد ) ( آنندراج )( ناظم الاطباء ). || زن طلاق داده شده به طلاق خلع. زنی که مهر خود را به شوی خود بذل کرده است تا او را طلاق دهد. رجوع به طلاق و طلاق خلع و اختلاع شود.

پیشنهاد کاربران

مُختَلِعه: زنی که با بخشیدن مهریه خود از همسرش طلاق می گیرد.

بپرس