مخاوصه

لغت نامه دهخدا

( مخاوصة ) مخاوصة. [ م ُ وَ ص َ ] ( ع مص ) معارضه کردن کسی را در بیع. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || چشم فروخوابانیده تیز نگریستن به سوی چیزی چنانکه در راست گردانیدن تیر و دیدن در جرم آفتاب باشد. ( منتهی الاب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). به دنبال چشم به کسی نگریستن. ( زوزنی ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

پیشنهاد کاربران