مخاضه

لغت نامه دهخدا

( مخاضة ) مخاضة. [ م ُ خاض ْ ض َ ] ( ع مص ) ( از «خ ض ض » ) مبایعه کردن با کسی به معاوضة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

مخاضة. [ م َ ض َ ] ( ع اِ ) ( از «خ وض » ) آب که از وی پیاده و سواره تواند گذشت. ج ، مَخاض ، مَخاوِض ، مَخاضات. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به مخاض و مخاضات شود. || جای فرورفتن در آب. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران