( مخاصرة ) مخاصرة. [ م ُ ص َ رَ ] ( ع مص ) دست یکدیگرفراگرفتن. ( زوزنی ). دست یکدیگر گرفتن در رفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). گرفتن دست کسی را در راه رفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). || رفتن دو کس از دو راه تا به یکجا بازبه هم پیش آیند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || رفتن سوی پهلوی یکدیگر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). رفتن دو کس به پهلوی همدیگر. ( ناظم الاطباء ). || ( اصطلاح فقهی ) بیع میوه درخت قبل از «بدو صلاح » ( رسیدن ) آن. و رجوع به ترکیب «بدو صلاح » ذیل «بدو» شود.