محیل
/mohil/
مترادف محیل: پرحیله، حیله پرداز، حقه باز، حیله گر، دغا، دغل، رند، زیرک، شیاد، شیطان، فریب کار، فریبنده، محتال، مزور، مکار، ناقلا ، باهوش، براتکش، حواله گر
متضاد محیل: ساده
برابر پارسی: فریبکار، دغل، نیرنگ باز
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- طعام محیل ؛ طعام و جز آن که بر وی یک سال یا سالها گذشته باشد. ( ناظم الاطباء ).
|| زنی که پس دختر پسر زاید یا بر عکس. زن که پس از زادن دختر پسر آرد. امراءة محیل و کذا ناقة محیل ؛ شتر که پس ماده نر زاید. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
|| کسی که راست می کند نیزه را و روی می آورد با آن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) حواله دهنده برات کش .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. چاره کننده.
۳. حیله گر.
مترادف ها
متقلب، فریب، محیل، گول، طرار، ادم متقلب و فریبنده، فریب دهنده، سیاه بند، طراری، مکار
حیله گر، ناقلا، محیل، موذی، کنایه دار، سربتو، ناتو، شیطنت امیز
دقیق، زیرک، هوشیار، ناقلا، دانا، موشکاف، محیل
زیرک، حیله گر، محیل، ظریف
دقیق، زیرک، محیل، لطیف، تیز و نافذ
زرنگ، چالاک، محیل، اب زیر کاه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
محیل : حال گردان.
کلمه محیل در فرازی از دعای جوشن کبیر آمده است: ۱۳ ) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا جَلِیلُ یَا جَمِیلُ یَا وَکِیلُ یَا کَفِیلُ یَا دَلِیلُ یَا قَبِیلُ یَا مُدِیلُ یَا مُنِیلُ یَا مُقِیلُ یَا مُحِیلُ
... [مشاهده متن کامل]
خدایا! از تو درخواست میکنم به نامت ای والا، ای زیبا، ای کارگشا، ای سرپرست، ای راهنما، ای پذیرا، ای گرداننده، ای عطابخش، ای درگذرنده، ای حال گردان
کلمه محیل در فرازی از دعای جوشن کبیر آمده است: ۱۳ ) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا جَلِیلُ یَا جَمِیلُ یَا وَکِیلُ یَا کَفِیلُ یَا دَلِیلُ یَا قَبِیلُ یَا مُدِیلُ یَا مُنِیلُ یَا مُقِیلُ یَا مُحِیلُ
... [مشاهده متن کامل]
خدایا! از تو درخواست میکنم به نامت ای والا، ای زیبا، ای کارگشا، ای سرپرست، ای راهنما، ای پذیرا، ای گرداننده، ای عطابخش، ای درگذرنده، ای حال گردان
Mohil یعنی بسیار زیرک
در طرفین عقد حواله
محیل :مدیون ( مدیون اول )
محتال ( محال له ) طلبکار
محال علیه :شخص ثالث ( مدیون دوم )
محیل :مدیون ( مدیون اول )
محتال ( محال له ) طلبکار
محال علیه :شخص ثالث ( مدیون دوم )
محیل ینی حیله گر، چاره ساز، مکار، کسی که بسیار زیرک است
مُحیل نامی عربی است، در فرازی از دعای جوشن کبیر میخوانیم: یا مُحیل . . . یعنی ای متصرف در عالم.
در قانون تجارت و علم حقوق مساوی است با براتکش یا برات دهنده یا صادرکننده برات که همگی یک شخص می باشند.
متعهد. فروشنده
مدیون